اوّاب

دست نوشته های طلبه ای که فرزند انقلاب اسلامی است

دست نوشته های طلبه ای که فرزند انقلاب اسلامی است

اوّاب

:. چیزی که به راحتی به دست نمی آید را
باید به سختی به دست آورد .:

طبقه بندی موضوعی

۵ مطلب با موضوع «محرم 1393» ثبت شده است

السلام علیک یا ابا عبدالله

الحمد لله رب العالمین، بارء الخلائق اجمعین، والصلاة والسلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب قلوب العالمین ابی القاسم محمد (ص) و علی اهل بیته الطاهرین المعصومین المنتجبین و لاسیما بقیة الله فی الارضین روحی له الفداء

«إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَ‌بُّنَا اللَّـهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُ‌وا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ (30 فصلت)»

]مقدمه[

در جلسات گذشته عرض شد که تعامل ما با محفل حضرت اباعبدالله مقارن است با تعالی ما. چه بواسطه حضور در محفل و چه به واسطه گره زدن احساسمان با احساسات انسان کامل و خاندان او. اینکه ارتباط با انسان کامل به هر نحو موجب تعالی انسان است یک بحث مفصلی است که ان شاء الله در مجال خود ه آن پرداخته خواهد شد.

تازه وقتی احساس ما به احساس حسین ع گره می خورد، ما می توانیم بیابیم که او چه می خواهد.

این می شود تعالی در حدی که انسان پیام صحیحه ابن شبیب را بگیرد، آن را فهم کند و در ساحت نفس خود پیاده ساز.

حضرت رضا ع فرموده بودند:

یا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَکُونَ مَعَنَا فِی الدَّرَجَاتِ الْعُلَى مِنَ الْجِنَانِ فَاحْزَنْ لِحُزْنِنَا وَ افْرَحْ لِفَرَحِنَا وَ عَلَیْکَ بِوَلَایَتِنَا فَلَوْ أَنَّ رَجُلًا تَوَلَّى حَجَراً لَحَشَرَهُ اللَّهُ مَعَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ.

بعد دیدیم که با توجه به آیه شریفه 64 سوره عنکبوت، و اینکه حسین ع امیر حیات اخروی است و از آن سوی یک فرد خبیث می خواهد با قلدری، ژنرال دنیاگرایی باشد آن هم به نحوی که عرصه را بر امیر هستی تنگ کند، یک تعارضی عرضمی شود که با توجه به منطق هیهات من الذلة که شعار و منطق هستی در مقابل انگلهای هستی است، کا به مصاف عاشورا و کربلا می کشد و خوب حسین در این مصاف سرباز می خواهد. این تعبیری از درک احساس حسین ع در دوران کنار رفتن حجاب ها از چهره خبیث اموی هاست.

حال سوال، آیا ما این رویکر حضرت اباعبدالله را جای دیگری از زندگی معصومان ع می بینیم؟ اگر بلی، وجه ممیز حرکت حضرت با سایر معصومان در این جریان چه بوده و سر عظمت حرکت حضرت با توجه به آن روضه خصوصی حضرت ابراهیم ع چیست؟

السلام علیک یا ابا عبدالله

الحمد لله رب العالمین، بارء الخلائق اجمعین، والصلاة والسلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب قلوب العالمین ابی القاسم محمد (ص) و علی اهل بیته الطاهرین المعصومین المنتجبین و لاسیما بقیة الله فی الارضین روحی له الفداء

]مقدمه[

عرض شد که تمام هستی در واقعه کربلا، احساسشان را گره زدند به احساس حسین و اینکه حتی یک نفر غیر مسلمان و تاریخ نخوانده وقتی در معرض شرح حوادث عاشورا قرار می گیرد، که حسین اینطور، اصحابش اینطور، علی اکبر چه شد، قاسم، عبد الله، علی اصغر، عباس و زینب و ... اینها چه مصائبی در این برش کوتاه اما عالم گیر تاریخ برشان وارد شده است، این فرد سرشار از نفرت و لعن می شود نسبت به یزید لعنت الله علیه و ایادیش، سرشار از تاثر می شود برای انسان هایی که گفتیم چه همه مرز هویتی با این آدم دارند.

اینکه تمام هستی احساسشان را گره می زنند به احساس حسین ع، یک نمود تاریخی اش در روضه های شخصیی است که در روایات آمده که از غیب برای انبیاء خوانده شده. از آدم ، نوح و ابراهیم علی نبینا و آله و علیهم السلام که جریان حضرت ابراهیم بسیار مهم است. در ابتلاء حضرت به اینکه خدواند از ابراهیم خواسته، پسرش اسماعیل را قربانی کند. در نهایت آن قوچ می آید و اسماعیل ذبح نمی شود و خداوند در این صحنه چه می فرماید؟ «وَ فَدَیْناهُ بِذِبْحٍ عَظیمٍ(107 صافات)» در توضیح این آیه در عیون اخبار الرضا- از حضرت رضا علیه السلام روایت شده:

چون حق تعالى گوسفند را براى فداى اسمعیل فرستاد، حضرت ابراهیم علیه السلام او را ذبح کرد، به خاطر رسید که: اگر به دست خود فرزند را قربانى کردمى، عجب ثواب عظیم دریافتمى و به قدم همت به درجه رفیع شتافتى. حق سبحانه وحى فرستاد: اى خلیل از جمله خلقان، که را دوست‏تر دارى؟ گفت:

حضرت محمد صلّى اللّه علیه و آله که حبیب و صفىّ تو باشد. خطاب آمد او را دوست‏تر دارى یا خود را؟ حضرت ابراهیم گفت: به عزت و جلال که او را دوست‏تر مى‏دارم. خطاب رسید: فرزند او را دوست‏تر دارى یا فرزند خود را؟

گفت: فرزندان او را دوست‏تر دارم. خداى تعالى وحى فرمود که یکى از فرزندان او را به خوارى و جور و ستمکارى غریب و تنها و گرسنه و تشنه در زمین کربلا شهید کنند، حضرت ابراهیم علیه السلام چون شمه‏ اى از این واقعه بشنید، قطرات اشک بر صفحات رخسار فرو بارید، خطاب رسید که: اى ابراهیم ثواب گریستن تو بر حضرت حسین علیه السلام و المى که به قلب تو رسید، برابر آن ثوابى است که به دست خود فرزند را قربانى کنى.

سوال: چه سری وجود دارد که گریه برای حسین ع، ثواب قربانی کردن اسماعیل به دست ابراهیم را دارد؟

این عظمت از کجا آمده؟

السلام علیک یا ابا عبدالله

الحمد لله رب العالمین، بارء الخلائق اجمعین، والصلاة والسلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب قلوب العالمین ابی القاسم محمد (ص) و علی اهل بیته الطاهرین المعصومین المنتجبین و لاسیما بقیة الله فی الارضین روحی له الفداء

]مقدمه[

بحث بر سر تعالی با گره زدن احساس خودمان به احساس حسین ع بود، تا به حال بیشتر در مورد احساس خودمان صحبت کردیم، یک روایت خدمتتون تقدیم می کنم از جناب شیخ صدوق، با سندی صحیح و متقن، که دارد می گوید احساسات چه کسانی به احساس حسین ع گره خورده.

السلام علیک یا ابا عبدالله

الحمد لله رب العالمین، بارء الخلائق اجمعین، والصلاة والسلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب قلوب العالمین ابی القاسم محمد (ص) و علی اهل بیته الطاهرین المعصومین المنتجبین و لاسیما بقیة الله فی الارضین روحی له الفداء

]مقدمه[

دیروز بحث شد که طراوتی که هر ساله در مواجهه با ایام محرم وجود ما را احاطه می کند، این دلیل دارد. این فضا برای کسی که دنیا را پشت در هیئت گذاشته و آمده داخل محفل، لحظه به لحظه تعالی است. اینکه دنیا را پشت سر گذاشته، نه اینکه اینجا آمدی حاجت مادی نیار و به فکر زن و بچه نباش و این حرفها، نه! منظور اینکه کسی که بند دنیا باشد، وقت ندارد که بیاید به مجلس حضرت، اصلاً وقت هم داشته باشد دلیل ندارد. چرا بیاید بنشیند در مجلسی که موضوعش مربوط به 1375 سال پیش، در یک کشور دیگر، یک قوم دیگر است و این موضوع و واقعه چند ده مرز هویتی با او دارد. کسی که این مرزها را نادیده می گیرد و میاید در مجلس اباعبدالله ع می نشیند تمام این مرزها دنیایی را نادیده گرفته و فقط بواسطه یک ارتباط آمده، اینکه حسین امام من است و منم غلام حسین. رابطه امامت و ولایت که تمام مرزهای دنیار را می شکند و بی اعتبار می کند.

وقتی با این ارتباط آمدی همینکه شرف حضور دارد تعالی است و از مولایی که بعد از این همه مرز او را یافته ای هرچه می خواهی بخواه. امیری حسین و نعم الامیر!

بعد اینکه احساست را گره زدی به احساس حضرت، این تعالی دوم که خوب سطح پروازش بالاتر است.

در مجلس حضرت اباعبدلله خیلی ها درگیر احساس خود هستند و برای گدایی نیازهای خودشان آمدند. این خوب است یا بد است؟ اتفاقا خیلی خوب است. اینکه آدم عرض نیازش را ببرد نزد مولی و سرور حقیقی. ایشان هم خاندان کرمند، عطا می کنند، آن هم ما فوق رغبت و انتظار.

اما عرضم اینکه می شود همین ابراز نیاز را بکشیم و با زحمت و با گذر از تمرکز بر خواسته ها خود و با کنار گذاشتن خودخواهی، وصل کنیم به احساس حضرت. چگونه؟

گفتنش ساده است لحاظش و پایبند ماندنش سخت است.

در کنار هزار حاجت شخصی که میل و خواهش خودت است، حاجت های حسین را هم قرار بده. ادب کن و آنها را مقدم کن.

اینطوری دعا کنیم، اول صلوات، بعد حاجت حسین بعد حاجت خودمان.

امّا سبحان الله، مگر حسین ع هم حاجت دارد؟

السلام علیک یا ابا عبدالله

]مقدمه[

سلام علیکم و رحمة الله

بسم الله الرحمن الرحیم

توفیق شد که در خدمت مجلس حضرت ابا عبد الله در محضر شما عزیزان قرار بگیرم. خداوند متعال را به این جهت شکرگزارم و از حضرت حق جلّ و علا طلب مغفرت، رفع حجاب های ظلمانی حائل میان نفسم و وجود پر برکت ذوات معصومین علیهم السلام و همچنین استعانت در انجام  وظیفه ای که به بنده سپرده شده دارم.

الحمد لله رب العالمین، بارء الخلائق اجمعین، والصلاة والسلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب قلوب العالمین ابی القاسم محمد (ص) و علی اهل بیته الطاهرین المعصومین المنتجبین و لاسیما بقیة الله فی الارضین روحی له الفداء

نقش و نمود عاشورا و محرم و مجالس عذارادی حضرت اباعبدالله ع  از کودکی در زندگی ما یک نقش ویژه ای بوده و هر یک از ما وقتی با انصاف به نفس خودمان خیره شویم و دقت کنیم می بینیم  در این محافل، بار و توشه ای حسینی، مبارک و هدایتگر در نهان خانه نفس خودمان اندوخته ایم. لکن همواره مجلس اباعبدالله برای ما همراه با طراوت بوده و جایگاه رفیعی در حیات انسانی ما دارد. این طراوت از کجاست؟