السلام علیک یا ابا عبدالله
الحمد لله رب العالمین، بارء الخلائق اجمعین، والصلاة والسلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب قلوب العالمین ابی القاسم محمد (ص) و علی اهل بیته الطاهرین المعصومین المنتجبین و لاسیما بقیة الله فی الارضین روحی له الفداء
«إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّـهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ (30 فصلت)»
]مقدمه[
در جلسات گذشته عرض شد که تعامل ما با محفل حضرت اباعبدالله مقارن است با تعالی ما. چه بواسطه حضور در محفل و چه به واسطه گره زدن احساسمان با احساسات انسان کامل و خاندان او. اینکه ارتباط با انسان کامل به هر نحو موجب تعالی انسان است یک بحث مفصلی است که ان شاء الله در مجال خود ه آن پرداخته خواهد شد.
تازه وقتی احساس ما به احساس حسین ع گره می خورد، ما می توانیم بیابیم که او چه می خواهد.
این می شود تعالی در حدی که انسان پیام صحیحه ابن شبیب را بگیرد، آن را فهم کند و در ساحت نفس خود پیاده ساز.
حضرت رضا ع فرموده بودند:
یا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَکُونَ مَعَنَا فِی الدَّرَجَاتِ الْعُلَى مِنَ الْجِنَانِ فَاحْزَنْ لِحُزْنِنَا وَ افْرَحْ لِفَرَحِنَا وَ عَلَیْکَ بِوَلَایَتِنَا فَلَوْ أَنَّ رَجُلًا تَوَلَّى حَجَراً لَحَشَرَهُ اللَّهُ مَعَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ.
بعد دیدیم که با توجه به آیه شریفه 64 سوره عنکبوت، و اینکه حسین ع امیر حیات اخروی است و از آن سوی یک فرد خبیث می خواهد با قلدری، ژنرال دنیاگرایی باشد آن هم به نحوی که عرصه را بر امیر هستی تنگ کند، یک تعارضی عرضمی شود که با توجه به منطق هیهات من الذلة که شعار و منطق هستی در مقابل انگلهای هستی است، کا به مصاف عاشورا و کربلا می کشد و خوب حسین در این مصاف سرباز می خواهد. این تعبیری از درک احساس حسین ع در دوران کنار رفتن حجاب ها از چهره خبیث اموی هاست.
حال سوال، آیا ما این رویکر حضرت اباعبدالله را جای دیگری از زندگی معصومان ع می بینیم؟ اگر بلی، وجه ممیز حرکت حضرت با سایر معصومان در این جریان چه بوده و سر عظمت حرکت حضرت با توجه به آن روضه خصوصی حضرت ابراهیم ع چیست؟