اوّاب

دست نوشته های طلبه ای که فرزند انقلاب اسلامی است

دست نوشته های طلبه ای که فرزند انقلاب اسلامی است

اوّاب

:. چیزی که به راحتی به دست نمی آید را
باید به سختی به دست آورد .:

طبقه بندی موضوعی

امت واحده معلول ولایتمداری مستوعب

سه شنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۳، ۰۹:۳۱ ق.ظ

]مقدمه[

کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّـهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِ‌ینَ وَمُنذِرِ‌ینَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ ۚ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ ۖ فَهَدَى اللَّـهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ ۗ وَاللَّـهُ یَهْدِی مَن یَشَاءُ إِلَىٰ صِرَ‌اطٍ مُّسْتَقِیمٍ (213 سوره مبارکه بقره)

 

اختلاف بین امت، مسئله ایست که حضرت حق تعالی به منظور حکمیت در آن، سلسه انبیاء را با رسالت تبشیر و انذار و مجهز به کتاب و ادبیات الهی، به سوی جامعه بشری ارسال کرده.

شاید یکی از بهترین بیان ها برای فهم و درک اهمیت و جایگاه ویژه مسئله اختلاف در بین امت همین باشد.

اکمل و اشرف مخلوقات شغل و وظیفه اجتماعیشان همین مسئله اختلاف بوده. آن هم وظیفه اجتماعی که مستقیماً از سوی حضرت حق تعالی بر دوش این حضرات علی نبینا و آله و علیهم السلام قرار گرفته است.

در کتاب التحقیق نقطه مقابل اختلاف، استوا، اتفاق و اتحاد بیان شده.

سوال این است که با وجود این همه وجه افتراق مادی و غیر مادی، از نفوس متکثر دارای حب ذات و دواعی متعدد تا ظواهر و ماهیات متنوع و گوناگون؛ آیا منع و رفع اختلاف بین امت امکان دارد؟ با توجه به اهتمام حضرت حق به این مسئله جوابی غیر از بله وجود ندارد. همین پاسخ یک فصل ممیز است بین ما و تمام افراد قائل به اینکه جامعه بشری بر اساس یک قرارداد اجتماعی شکل گرفته است. قراردادی که می گوید به حدودی از منافع یکدیگر احترام بگذاریم و به حدودی از منافع خودمان قانع شویم تا بینمان جنگ و خونریزی نشود، قراردای که بر اساس هراس بشر از روحیه درنده خویی خودش و هم نوعانش بنا شده. البته دراین گفتمان قاعدتاً حدود احترام و قناعت بر اساس زور و قدرت تعیین می شود. و می بینیم که امروز قاعده اولی در جامعه بشری همین است متاسفانه.

اما به فرض پذیرش و ایمان به آن پاسخ «بله» به چه ترتیب چنین هدفی قابل تحقق است؟

هدف تشکیل امت واحده.

]ولابت شرط عبودیت[

یک صحیحه از جناب زراره نقل شده که در این مسئله راهگشاست.

ایشان از قول حضرت امام محمد باقر علیه السلام می فرماید: ذروة الامر و سنامه و مفتاحه و باب االاشیاء و رضی الرحمن، الطاعة للامام بعد معرفته.

ان الله عزّ و جلّ یقول «من یطع الرسولَ فقد اطاع الله و من تولّی فما ارسلناک علیهم حفیظاً»

اما لو انّ رجلاً قام لیله و صام نهاره و تصدّق به جمیع ماله و حجّ جمیع دهره و لم یعرف وَلایة ولی الله فیوالیه و یکون جمیع اعماله بدلالته الیه، ما کان له علی الله عزّ و جلّ حقّ فی ثوابه و لا کان من اهل الایمان.

این روایت را شیخ حر رضی الله عنه در باب بطلان عبادات بدون ولایت حضرات ائمه معصومین علیهم السلام قرار داده و چنین استفاده فقهی از آن نمودند.

خوب حضرت در اینجا صراحتاً می فرماید عبادت فرد بدون ولایت، مصیب نیست و همچنین می فرماید فرد عابد غیر ولایتمدار، اصلاً اهل ایمان نیست.

لکن استفاده از این روایت در حل مسئله اختلاف چیست؟

]امت واحده معلول ولایتمداری مستوعب[

باید به تعریف حضرت در ذیل روایت از ولایتمداری در عبارت « فیوالیه و یکون جمیع اعماله بدلالته الیه » توجه کرد. چنین بیان شده که فرد ولایتمدار جمیع اعمالش، با راهنمایی و با مبنا قرار دادن ولی خدا صورت می گیرد. جمیع از ادات عموم است و دلالت بر شمول دارد، این را اگر در کنار مفهوم جمله شرطیه «لو انّ رجلاً قام لیله و صام نهاره ... و لم یعرف وَلایة ولی الله ... ما کان له علی الله عزّ و جلّ حقّ فی ثوابه و لا کان من اهل الایمان» قرار دهیم. این گزاره نتیجه می شود، مسلمانی مستحق ثواب اعمال و از اهل ایمان است که اعمالش را مطلقاً علی المبنی و با رهنمود ولی خدا انجام دهد. این می شود ولایتمداری مستوعب، ولایتی که جزء جزء زنگی فرد را در بر می گیرد.

[ولایتمداری مستوعب، منشور تشکیلات حقیقی هستی] 

این روایت منشور تشکیلات رسمی و حقیقی نظام هستی است، تشکیلاتی که با محور قرار دادن ولی خدا و لزوم تمسک به او و تبعیت از او، خط بطلان می کشد بر تمام ساختار های خود ساخته بشر در عرصه های مختلف از زندگی فردی و مکتب سازی و نظام  سازی اجتماعی و هر حرکتی را برای وزن داشتن و صحیح بودن ارجاع می دهد به بارگاه ولی خدا.

به این ترتیب حضرت دراین بیان با ذکر آیه 80 سوره نساء علاوه بر اینکه پای ولایتمداری را به فضای عبودیت کشیده ـ ان الله عزّ و جلّ یقول «من یطع الرسولَ فقد اطاع الله و من تولّی فما ارسلناک علیهم حفیظاً» ـ، راه دشوار تعیّن امت واحده که هدف حضرت حق از ارسال رسل بوده را تصویر می کند. رفع اختلاف برخواسته از  بغی و برتری جویی بشری ـ مَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ ـ، صرفاً با ولایتمداری مطلق و شامل بر تمام اعمال است که ممکن خواهد بود.

این مطلب جای تفصیل بیشتر دارد لکن برای جمعبندی مطلب امید به زمانی دیگر می بندیم.

لکن صرف تصور این شمول در ولایتمداری، ذهن را متوجه مسائل متعددی می کند. مانند مصادیق متعدد عدم ولایتمداری که وجداناً نزد ما ثابت است. مثلاً کوتاهی های بنده از وظایف طلبگی از درس و بحث گرفته تا تبلیغ و مسئولیت اجتماعی و بعد روحیه و خود سازی و ...، اینها دغدغه های بنده هستند نه برای کوتاهی از یک وظیفه قراردادی بلکه برای خروج از ایمان؟ و یا اینکه به فرض قصد بنده برای تطبیق و تبعیت، چه فرایندی از جهت علمی، تربیتی و عملی برای تحقق این ولایتمداری مستوعب در زندگی من لازم است؟ و  مسائل دیگر که ما نه تنها برای توجه به آنها، بلکه برای حل آنها مسئولیت داریم.

خداوند متعال ما بر این مهم موفق بدارد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.

نظرات  (۱)

سلام علیکم
خدا شما را از ورثه انبیاء قرار دهد انشاءالله
برای رفع اختلاف از بشر امروز
ارادتمند

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی